یه تجربه
سلام سلام صد تا سلام از اونجا که امیررضاجونم مثل باباش وبابای باباش جسور ونترسه ...تو شیش ماهگی دوچرخه سوراری میکنه اینم بگم که آقا جونش بارها سوار موتورسیکلتش کرده وامیر رضام کلی ذوق میکنه وبایست بزور از موتور جداش کرد اینم عکسش ...
نویسنده :
مــــامــــان و بــــابــــا
17:36
قدردانی از مهربانترین مهربانان
اول از همه میخوام بگم خدایا ممنووووووووون از اینکه منو لایق مادر شدن دونستی...وممنون به خاطر اینکه پسرمون سالم وسلامت بدنیا اومد ودرکنار اون خوشبختی ماکامل شد.....وصدها هزار بار شکرررررررررررررر گل پسر عزیزم عاشقتممممممممممم اگه بدونی چقد برا مامان وبابا عزیزی....خوشکل مامان به عشق تو میخاهم بنویسم از تو وروزهای باهم یودن ...
نویسنده :
مــــامــــان و بــــابــــا
17:24
1
یه شب تابستانی وتفریح
واما پنج شنبه شب رفتیم پارک شادی.....پسر کوچولوی ما عاشق پارک و وسیله های بازی وبچه هاس اولین تجربه امیررضای عزیزم استخر توپ بود که بابایی با جرأت تمام تو رو انداخت استخر توپ....همراه امین علی وزهرا...وشما تمام مدتی که اونا تو استخر بودن قهقهه میزدی وخوشحال بودی ومنم خوشحال که پسرم اینقدر خوشحالههههه....طاهاکوچولو همش خواب بود ولی شما همچنان مقاومت میکردی که نخوابی....به همه خوش گذشت ولی من تمام مدت پیش شما بودم ودیگه سراغ تفریح خودم نرفتم حدود ساعت یک اومدیم خونه وجمعه صبح هم بابایی رفت سر کار شمام بامن همکاری کردی که بتونم مهمونی ظهر رو برگزار کنم ....آقاجون اینا وعمه ها وعمو هامهمونمون بودن وشما طبق معمول پسر خوبی بودی واذیت نکردی ...
نویسنده :
مــــامــــان و بــــابــــا
22:07
امیررضا ونمایشگاه کودک ونوجوان
سلام عزیزدل مامانی عصر روز شنبه که باباجون از سرکار اومد تصمیم گرفتیم بریم نمایشگاه.....هر چند میدونستیم هنوز براشما زوده ولی از اونجا که دوس داریم همه چی وهمه جا رو زودتر تجربه کنی راهی شدیم نمایشگاه پل شهرستان بود وهمونطور که حدس میزدیم شما با دیدن اونجا وبچه ها کلی ذوق کرده بودی خلاصه همش اطراف رو نگاه میکردی وخودتو میکشیدی سمت چیزی که میخواستی تمام بعد ظهر رو بیدار بودی....بابایی مهربونم تا میشد برات کتاب وچیز میز خوشگل خرید مبـــــــــــــارکـــــت باشه عزیزم....دست با باجونم درد نکنه ...
نویسنده :
مــــامــــان و بــــابــــا
22:07
عکس وخاطره
وعکس عزیز دلم موقعی که بردیمش واسه واکسن تیروئیدش...سه روز پس از تولد الهی مامان قربون وجودت بشه وقیافه ی فوق العاده مظلومت بعد ختنه کردن ...
نویسنده :
مــــامــــان و بــــابــــا
22:04