روزانه....مادرانه!!
پسر خوشگل من "من اومدممممممممممممم
عزیزدلم سلام ....اومدم بعد از ده روز غیبت یه کم بنویسم.....گل نازم هفته پیش بردمت بهداشت برای کنترل ٧ ماهگیت،وزنت ٧و١٠٠بودوقد ٦٨ .....متأسفانه وزنت از ماه پیش کمتر شده بود خیییییلی ناراحت شدم
قرار بود بریم خونه آقاجون اما قبلش بردمت پیش دکتر خردمند هم واسه نگرانیم واسه وزنت وهم سرفه هات که تمومی نداشت.......
اما دکی گفت هیچ مشکلی نداری وحتی گفت وزنتم خوبههه....خـــــــــــــــــداروشکــــــــــــــــــــــــــــر
وما ساعت ٢ بعدظهر رفتیم سپل شب خونه عمه مهناز وبعد خونه اقا جون....بابایی صب برگشت ومن وشما موندیم
تو این یه هفته به هر دومون وخصوصا به شما خیلی خوش گذشت....همش بغل ددا جون وخاله جون بودی وهمش در حال بازی
جونم برات بگه این مدت چیزای زیادی یاد گرفتی ...قبلنا سینه خیز میرفتی البته خیلی وقت بود سینه خیز میرفتی اما حالا چار دست وپا میری وسرعتتم بیشتر شده.اینجوری خیلی بامزه تر شدی
دیگه اینکه خییییلی هم ددری هستی وهر کی داره میره بیرون توهم خودتو میکشی سمتش که ینی منو هم ببریدناقلای شیطووون
قشنگ یاد گرفتی وقتی میگیم بیا پیشم یا بااشتیاق میپری تو بغل ویا رو برمیگردونی
دیگه اینکه سر پا وایمیستی البته با کمک ینی به جایی تکیه میدی وآواز میخونی....دادادا...ماما ما...بابا با
قربون وجودت بشم الهیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
عاشق گوشی تلفن وسیمش شدی و تا میبینیش به سرعت خودتو میرسونی به گوشی
مهمترین اتفاق این مدت هم دندون در اوردنت بود
مبـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــآرکـــــــــــــــــــــــــــــــــه
خلاصه کنم پسر ماهی بودی ماهترم شدی .....غذاخوردنتم بهتر شده ....عاششششق موزی وهندونه کلا میوه هارو دوس می داری
وقتی این شعرو میخونم در هر حالتی باشی میخندی
میوه ی موز لذیزه بچه ی خوب(امیر رضا)عزیزه...........وقتی که موز میخوری پوستش زمین نریزه
راستی هوا خیلی گرمه واسه همین فک کنم امروز بعد ظهر دوباره بریم خونه اقا جون به مدت ده روز
اخ جوووووووووووووووووووووووووووووووون