گل پسرم هشت ماهگیت مبارک
سلام نفسم...من بازم اومدم بعد مدتها
گل نازم این یه هفته دوباره رفتیم خونه اقاجون وکلی بهمون خوش گذشت ...دوشنبه با خاله اینا رفتیم وبابایی هم پنجشنبه بما پیوست...ودیروزم که کلا خونه اقا جون(بابایی)بودیم
پیش داداش امین کلی بازی میکردی وهمش دادا دادا میکردی خاله هارو هم دیدیم ...مهمونی تولدیاسمن(نوه خاله مامانت)رفتیم واونجام کلی دلبری کردی
اپسرگلم این مدت کلی شیطونتر شدی....از خواب که بیدار میشی چار دست وپا از اتاقت بیرون میای وبه همه جا سرک میکشی
دست زدن یاد گرفتی ومدام داری دس دس میکنی قلبون دستای کوچیکت برم که وقتی دست میزنی صدا دارن
به جایی تکیه میدی وسرپا میشی...عاشق گوشی تلفنی ومدام طرف میز تلفن میری گوشی رو برمیداری وپرتاب میکنی
امیررضاجونم دندون بالاییتم در اومده...حالا یه دندون بالا ویکی پایین داریخیلی بانمک شدی گلم
هنوز آش دندونیتو نپختم ایشالا دراولین فرصت
جونم برات بگه جدیدا اصلا به کارام نمیرسم تمام وقتمو پر میکنی ونمیزاری به کارای دیگم برسم
ولی خداییش باتمام عشق وجودم برات وقت میزارم وخدارو هر لحظه هزاران بار شاکرم
قشنگترین هدیه ی خدای مهربونی وهرچی میگذره خواستنی تر میشی
ازخدامیخوام همیشه وهمیشه توودوستاتو در پناه خودش سالم وسلامت نیگه داره