همایش شیر خوارگان
پسر کوچولوی قشنگم سلام به روی ماهت گلم شما دوروز دیگه وارد ١٢ ماهگی میشی الهی من فدات شم این روزا بسی شیطون شدی وهرچی از شیطنتات بگم کم گفتم الان هم شما خواب تشریف دارین که تونستم سری به وبلاگت بزنم ازوقتی راه رفتنو بلد شدی دیگه چار دست وپا نمیری وبه کل فراموش کردی....دیروز برای اولین بار بردمت حیاط خونه واینقدر ذوق کرده بودی که خودت می تونستی راه بری...خیلی جالب بود تا مورچه میدیدی مینشستی ومیخواستی برشون داری تو خونه هم که مدام کارای خطرناک میکنی تا من میرم اشپزخونه شمام پشت سرم میای وهمه چیو بهم میریزی کابینتا رو باز میکنی در فر رو باز میکنی وخلاصه مجبور میشم کمتر برم اشپزخونه تا بابایی از بیرون میاد میدوی طرفش وبا...
نویسنده :
مــــامــــان و بــــابــــا
8:00